آمریكا و ادامه راهبرد نظامی گری در منطقه
نوشته شده توسط : amatrack

اعلام احداث رادار موشكی آمریكا در مكانی محرمانه در كشور قطر یكی دیگر از مصادیق پیروی سیاست خارجی آمریكا از راهبرد نظامی گری و تهدید امنیت در منطقه است.

راهبردی كه طی سال های اخیر با گسترش پایگاه های نظامی آمریكا در خاورمیانه بویژه خلیج فارس دنبال می شود.

مجله وال استریت روز سه شنبه 27 تیر ( ۱۷ جولای) در خبری در رابطه با رادار موشكی تازه آمریكا در قطر نوشت: 'این ایستگاه راداری ستون سیستم دفاع موشكی را تكمیل خواهد كرد كه برای دفاع از منافع آمریكا و هم‌پیمانانش طراحی شده است.'

بر اساس برخی گزارش ها بیش از ۸ هزار نیرو در پایگاه العدید و دیگر پایگاه آمریكایی موجود در قطر مستقر هستند.

حضور نظامی آمریكا در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس كه می توان گفت از زمان جنگ میان ایران و عراق آشكار و در كشاكش جنگ خلیج فارس افزایش قابل ملاحظه ای یافته بود با جنگ عراق و افغانستان به پدیده‌ای فراگیر بدل شده است. پدیده ای كه اگرچه در عرف و حقوق بین الملل از آن به عنوان تهدید امنیت كشورها یاد می شود از سوی ایالات متحده موضوعی طبیعی و برای حفظ امنیت منطقه و جهان تفسیر می شود.

اگر چه آمریكا همواره ایجاد امنیت را مهم ترین ادعا برای حضور نظامی خود در منطقه اعلام می كند اما اغلب تحلیلگران وجود ذخایر عظیم انرژی واقع شده در منطقه خاورمیانه به خصوص حوزه خلیج فارس را از دلایل عمده تلاش آمریكا برای بسط نفوذ در خاورمیانه می دانند.

منطقه خلیج فارس با ذخایر غنی نفت و گاز جزو معدود مناطق جغرافیایی است كه بر اساس بر آوردها قادر به تامین دستكم 65 در صد انرژی مورد نیاز جهان در قرن حاضر است.

از یك سو منابع زیر زمینی عظیم در خاورمیانه و از سوی دیگر جغرافیای ویژه این منطقه كه به موجب آن دسترسی به گوشه و كنار جهان به آسانی میسر می شود، خاورمیانه و خلیج فارس را همواره مورد توجه قدرت های توسعه طلب از جمله آمریكا قرار داده است.

ویژگی های ژئوپلتیك منطقه خاورمیانه از گذشته تاكنون انگیزه اصلی میان قدرت طلبان برای رقابت و گسترش حوزه نفوذ بوده است.

استراتژی گستراندن چتر نظامی بر جغرافیای خاورمیانه كه طی دهه های اخیر از سوی آمریكا دنبال می شود نیز بیشتر برای بهره گیری از فرصت ها در این منطقه و چیره شدن بر رقبای احتمالی است. در همین حال به نظر می رسد حمایت از متحدان خاورمیانه ای و حفظ امنیت آن ها در استراتژی نظامی گری آمریكا در خاورمیانه فاقد اهمیت است.

حمایت از متحدان و تامین امنیت آن ها در خاورمیانه همواره به عنوان شعاری تبلیغاتی و پوچ از سوی آمریكا برای توجیه حضور نظامی خود در منطقه به كار گرفته می شود.

آمریكا با استفاده از این شعار تاكنون توانسته است ضمن ایجاد امیدهای واهی در دل برخی كشورهای منطقه از جغرافیای آنها برای استقرار پایگاه های نظامی و رسیدن به اهداف كلان سیاسی خود بهره مند شود.

اگر چه سردمداران آمریكایی حضور نظامی خود در خاورمیانه را در قالب همكاری های امنیتی با متحدان این كشور در منطقه توجیه می كنند اما ابعاد وسیع این حضور، ماجراجویی و نظامی گری فرامنطقه ای آمریكا را ترسیم می كند.

استقرار پایگاه های نظامی آمریكا در اغلب كشورهای حوزه خلیج فارس و برخی كشورهای آسیای میانه و قفقاز نشان می دهد كه این كشور با گسترش راهبرد تهدید امنیت و استراتژی نظامی گری در صدد تبدیل شدن به یك اهرم منطقه ای برای اعمال فشار بر كشورهای منطقه است.

هم اكنون آمریكا پایگاه های نظامی هوایی و دریایی مجهزی را در كشورهایی چون قطر، بحرین، كویت، امارات متحده عربی، عراق، عربستان سعودی، عمان، تركیه، افغانستان، پاكستان و قرقیزستان مستقر كرده است.

در این میان پایگاه های نظامی بحرین، قطر و تركیه به دلیل گستردگی و تجهیز از اهمیت به سزایی برخوردارند.

** برخی پایگاه های نظامی آمریكا در خاورمیانه

------------------------------------------------------------

- پایگاه هوایی علی السالم كویت

پایگاه هوایی علی السالم واقع دركویت با طول باند حدود 3000 متر ظرفیت پذیرش عمده هواپیماهای سبك و سنگین آمریكایی را داراست.

- پایگاه هوایی احمد الجابر كویت

پایگاه هوایی احمد الجابركویت با دارا بودن باندهایی با حداكثر طول 3000 متر قابلیت پذیرش انواع هواپیماهای نظامی را دارد.

قرارگاه های نیروهای ارتش آمریكا در كویت نیز عبارتند از: كمپ‌های ( Doha)، بوهرینگ (Buehring)، اسپیر هد (Spearhead)، پاتریوت (Patriot) عارف جان (arifjan).

كویت كشوری كوچك در منطقه خلیج فارس است كه هم اكنون با وجود دو پایگاه هوایی و 6 كمپ نیروهای ارتش آمریكا عملا به منطقه ای نظامی برای این كشور تبدیل شده است.

- پایگاه هوایی بگرام افغانستان

این پایگاه محل استقرار انواع هواپیماهای ترابری و جنگنده های آمریكایی و سایر كشورهای غالبا عضو ناتو است. پایگاه بگرام با طول باند 3000 متر ظرفیت پذیرش هواپیماهای ترابری سی-130هركولس، سی-17 گلوبمستر2، هواپیمای پشتیبانی نزدیك A-10 و انواع بالگردها را داراست.

از سایر پایگاه‌ها و فرودگاه‌های مهم افغانستان كه مورد استفاده آمریكایی ها قرار می گیرد می‌توان به فرودگاه قندهار، شیندند و هرات اشاره كرد.

- پایگاه هوایی العدید قطر

پایگاه هوایی العدید قطر كه بسیاری آن را ابر پایگاه می نامند تقریباً در مركز كشور كوچك قطر واقع شده است. گزارش شده كه در این پایگاه انواع هواپیماهای ترابری، جنگنده، جاسوسی و رادارگزیر موجود هستند.

- ناوگان پنجم آمریكا در بحرین

پایگاه بحرین محل استقرار ناوگان پنجم دریایی آمریكا است. در این پایگاه چندین فروند ناوشكن و ناو آمریكایی با تجهیزات و تسلیحات مستقر هستند.

- پایگاه هوایی شیخ عیسی بحرین

پایگاه هوایی شیخ عیسی بحرین دیگر پایگاه مهم آمریكایی‌ها در بحرین است این پایگاه دارای دو باند با طول نزدیك به 3800 متر است و هواپیماهایی از قبیل سی-17، پی-3 اوریون، جنگنده اف-16در این پایگاه مستقر هستند.

- پایگاه هوایی الظفره امارات متحده عربی

پایگاه هوایی الظفره امارات دیگر پایگاه بزرگ آمریكا در منطقه است. این پایگاه بسیار بزرگ دارای دو باند اصلی با طول در حدود 4200 متر است. وسعت تأسیسات این پایگاه تقریبا با پایگاه العدید قطر قابل مقایسه است.

- پایگاه هوایی تومریت عمان

پایگاه هوایی تومریت عمان محل دیگری در منطقه است كه فعالیت‌های آمریكایی‌ها در آن به چشم می‌خورد.

- فرودگاه ماناس قرقیزستان

فرودگاه ماناس قرقیزستان از دیگر مراكز مورد استفاده آمریكایی‌ها در منطقه است و بیشتر برای امور ترابری و جاسوسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

- پایگاه هوایی اینجرلیك تركیه

پایگاه هوایی اینجرلیك تركیه در بین مراكز نظامی آمریكا در خاورمیانه و خلیج فارس از جایگاه مهمی برخوردار است. بسیاری این پایگاه را قابل مقایسه با پایگاه العدید قطر می دانند.

گفته می شود دراین پایگاه بزرگترین هواپیماهای زرادخانه نظامی آمریكا مستقر هستند.

- پایگاه های پاكستان

در بین پایگاه‌هایی كه مورد استفاده آمریكایی ها هستند نام چند محل در پاكستان نیز به چشم می‌خورد كه شامل دو پایگاه مهم شمسی و شهباز است. گفته می شود كه از پایگاه شمسی برای پرواز هواپیماهای بدون سرنشین استفاده می‌شود.

** تقویت استراتژی نظامی در خاورمیانه از سوی دولت باراك اوباما

-----------------------------------------------------------------------------------

آمریكا از دوران پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروری می كوشد به عنوان یك قدرت مسلط در صحنه بین الملل نقش ایفا كند. هم اكنون این كشور در تلاش است با بهره گیری از قدرت نظامی هژمونی خود را در گوشه و كنار جهان بگستراند.

اقدامات مداخله جویانه روسای جمهور آمریكا در خاورمیانه پس از جنگ سرد نیز در همین زمینه قابل تحلیل است.

حمله نظامی آمریكا به افغانستان در سال 2001 و عراق در سال 2003 كه به بهانه مبارزه با تروریسم و تامین امنیت در دوران ریاست جمهوری جورج بوش صورت گرفت، اوج استراتژی نظامی آمریكا در خاور میانه را به تصویر می كشد.

از آن زمان تاكنون آمریكا هر ساله بر میزان حضور نظامی و استراتژیك خود در خاورمیانه افزوده است. برپایی پایگاه های نظامی آمریكا در منطقه و گسترش روز افزون این پایگاه ها كه به خصوص از سوی كشورهای عربی حوزه خلیج فارس در اختیار آمریكا قرار می گیرند ضمن تنگ تر ساختن دایره امنیت در منطقه، امنیت كشورهای خاورمیانه را با خطر مواجه ساخته است.

به عنوان مثال لشكر كشی آمریكا به عراق و افغانستان نه تنها به ایجاد امنیت، آرامش و ثبات در این كشورها منجر نشده بلكه نتیجه ای جز كشتار و تخریب از خود بر جای نگذاشته است.

تحلیلگران استراتژی تهاجمی آمریكا در خاورمیانه را راهبرد تازه ای می دانند كه این كشور تنها به منظور دست یابی به اهداف اقتصادی، امنیتی و استراتژیك بلند مدت خود در این منطقه اتخاذ كرده است.

باراك اوباما رییس جمهور كنونی دموكرات آمریكا نیز اگر چه در آغاز حضورش در صحنه سیاسی این كشور با لحنی آرام تر نسبت به رییس جمهور پیشین خود در خصوص مسایل خاورمیانه اظهار نظر می كرد، هم اكنون با عملكرد خود نشان داده است كه پیرو استراتژی و سیاست خارجی خلف خود در منطقه خاورمیانه است.

از زمان آغاز ریاست جمهوری اوباما تاكنون نفوذ نظامی آمریكا در خاورمیانه آهسته و قارچ گونه در حال بسط و گسترش است.

اوباما شمار نیروهای نظامی آمریكا در افغانستان را از 32 هزار به 68 هزار یعنی بیش از دو برابر افزایش داد.

رییس‌جمهوری آمریكا به تازگی و در اوایل ژانویه سال جاری میلادی(2012)، استراتژی مداخله جویانه جدید نظامی این كشور تحت عنوان 'بازبینی استراتژی دفاعی' Defense Strategy Review را اعلام كرد. در این استراتژی حضور نظامی بیشتر آمریكا در آسیا پیش بینی شده است و در واقع به واكنش در برابر قدرت رو به رشد نظامی چین و ایران متمركز است. در این استراتژی همچنین كاهش نیروهای آمریكایی در اروپا نیز مطرح شده است. این موضوع را می توان بازتاب كاهش قابل ملاحظه بودجه نظامی آمریكا دانست.

**جمع بندی

------------------

اگر چه آمریكا طی دهه های اخیر كوشیده است از طریق اعمال فشار و بسط قدرت نظامی در خاورمیانه به ویژه منطقه خلیج فارس منافع استراتژیك مورد نظر خود را تامین كند اما در این مسیر منابع اقتصادی كلانی را نیز صرف كرده است.

افكار عمومی در آمریكا ماجراجویی های این كشور در اقصی نقاط جهان از جمله خاورمیانه را نمی پسندد. ملت آمریكا معتقدند كه دولت این كشور با تخصیص بودجه های مالی سنگین برای اداره فعالیت های نظامی خود در خاورمیانه بار اقتصادی عظیمی بر دوششان نهاده است. اما بر خلاف خواست ملت آمریكا دولت این كشور حتی در شرایط بد اقتصادی كنونی حاضر به عقب نشینی از سیاست مداخله جویانه و تهدید كننده امنیت خود در خاورمیانه نیست.

استفاده آمریكا از راه هایی چون كاهش بودجه نظامی خود در اروپا و جایگزینی این بودجه در آسیا و منطقه خاورمیانه نشان می دهد كه این كشور همچنان ترجیح می دهد اهداف خود در خاورمیانه را دنبال كند.

استراتژی نظامی جدید آمریكا ، ضمن اینكه اهداف و اولویت های امنیتی و نظامی این كشور را در قرن حاضر منعكس می سازد تا حد زیادی تحت تاثیر مساله كاهش بودجه نظامی آمریكا است.

بحران اقتصادی كنونی در آمریكا و مشكل كسری بودجه این روزها فشار زیادی را بر دولت این كشور تحمیل كرده است. نشریه فارین پالیسی در بهمن ماه 1390 با بررسی روند زوال قدرت واشنگتن برای سلطه گری نظامی و سیاسی در جهان، نوشت: تحولات در كشورهای مختلف بویژه خاورمیانه و آسیای میانه در كنار شرایط اقتصادی آمریكا، سبب شده توان واشنگتن برای مداخله گری خارجی كاهش یابد.

استفن ام والت نویسنده این نشریه آمریكایی در مقاله خود می افزاید: اكنون دیگر مساله این نیست كه آیا آمریكا در حال سقوط از گروه ابرقدرت ها است یا حتی باید شاهد روند برابری چین با خود و بیشتر از آن، پیشی گرفتن قدرت پكن از واشنگتن باشد. پرسش اصلی این است كه آیا تحولات داخلی و خارجی، نفوذ سلطه طلبانه آمریكا را كه بیشتر در نیمه دوم قرن بیستم اعمال می شد، دشوارتر می كند؟

در ادامه این مقاله آمده است:' اكنون آمریكا هرچند هنوز هم خود را بسیار قدرتمند می داند، ولی با توجه به شكست هایش در عراق و در نهایت افغانستان، فشار بدهی های انباشته شده دهه گذشته، ادامه بحران اقتصادی سال های 2007- 2008 و ظهور بازیگران نیرومندتر و مستقل در برزیل، تركیه، هند و كشورهای دیگر، واشنگتن شاهد كاهش توانایی خود در راهبری نظام های امنیتی و اقتصادی در هر گوشه از جهان است.'

تحقیق**م - الف**1358





:: برچسب‌ها: اروپا , نور , برلین ,
:: بازدید از این مطلب : 178
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 2 مرداد 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: